۰۸
شهریور ۹۲
جواب سوالم تو باشی اگر
ز دنیا ندارم سوالی دگر
که من پاسخی چون تو میخواستم
مباد آرزویم از این بیشتر ...
نشستم به بامی که بامیش نیست
شگفتا دلم میزند باز پر
نفس گیر گردیده آرامشم
خوشا بار دیگر هوای خطر
بر آن است شب تا به خوابم کشد
بزن باز بر زخم من نیشتر
دلم جراتش قطره ای بیش نیست
تو ای عشق او را به دریا ببر
۹۲/۰۶/۰۸