لب هایت به سرخی انار پاییز
خرمن موهایت همچون برگ درختان بهار
چشمان عسلی ات بسان خورشید تابستان
و سفیدی تنت سفیدتر از برف زمستانیست
من در تو همه زیبایی های فصل ها را می نگرم
بی شک تو آمیزه ای از زیباترین های دنیایی ...
لب هایت به سرخی انار پاییز
خرمن موهایت همچون برگ درختان بهار
چشمان عسلی ات بسان خورشید تابستان
و سفیدی تنت سفیدتر از برف زمستانیست
من در تو همه زیبایی های فصل ها را می نگرم
بی شک تو آمیزه ای از زیباترین های دنیایی ...
منم آن بنده ی حلقه ی مویت
منم آن در حسرت دیدار رویت
منم آن هر دم راهی به سویت
منم آن در به درِ کعبه ی کویت
منم آن مست عطر تن زیبایت
منم آن بنده ی آغوش گرمت
منم آن خریدار همه نازت
منم آن دیوانه ی خنده ی رویت
با تو من منم و بی تو من نه منم
با تو هستم و بی تو من هیچم
تو کیستی که با آمدنت آتش به جانم افروخته ای
چرا بی وفایی میکنی با این چنین دل سوخته ای
تو کیستی که من با هر لبخند تو زنده می شوم
وقتی که نیستی بارها می میرم و زنده می شوم
تو از کجا آمده ای آمدنت بهر چه بود ؟
آمدی جانم به قربانت ولی آتش به جانم افروختنت بهر چه بود ؟
من از آن موج سیاه گیسوانت دیوانه شدم
من از آن روی چو ماهت دیوانه شدم
وقتی با به تو فکر میکنم، فکرم را دوست دارم
وقتی با تو قدم میزنم، قدم هایم را دوست دارم
وقتی با تو میخندم، لبخندهایم را دوست دارم
وقتی با تو صحبت میکنم، کلمات را دوست دارم
وقتی در چشمانت خودم را میبینم، صورتم را دوست دارم
من عاشق آن اتفاقی هستم که با تو و کنار تو رخ می دهد
بی شک من عاشق ترین عاشق دنیام !
هوا بس ناجوانمردانه سرد است !
تیر ماه باشه و بگی سرده جالبه !
اما باور کن ...
روزها بدون تو سردتر از سردترین نقطه دنیاست !
شاید بهتره منم بگم :
سفینه ای خواهم ساخت، به خورشید خواهم رفت، به داغ ترین نقطه ی جهان، تا ببینم آنجا هم مثل زمین همینقدر سرد است !
سهراب روحت شاد، گند زدم به شعرهات، خوب شد نیستی و این فاجعه بشری رو نخوندی !
خط خطی های یک Arash
مرد که باشی ...
از وقتی که خودت رو شناختی باید قوی و محکم باشی !
ممنوعه ها یکی، دوتا نیست، تنبلی ممنوع، گریه ممنوع، سرخوشی ممنوع، بیکاری ممنوع، بی پولی ممنوع، جوانی ممنوع !
خیلی سخت گیر که باشه یکباره باید بگی زندگی ممنوع و راضی باشی به نفسی که می آید و می رود !
همه جا دم از حقوق زن است، اما تو باید ساکت باشی و مثل ربات کار کنی و
زحمت بکشی غیر از این باشد تو مرد نیستی ! اما قرار نیست کسی بابت این همه
سگ دو زدن از تو تشکر کند !
یاد بگیر تشکر کنی اما عادت نکن که جواب زحمت های تو تشکر است !
یاد بگیر گوش شنوا باشی برای همسرت اما مشکلاتت رو براش بازگو نکن ! اون طاقت شنیدن مشکلات رو نداره !
در یک کلمه خلاصه کنم : یاد بگیر که تو مردی ! یک کلمه است " مرد " اما کسی
جز تو نمیداند معنی این یک کلمه سه حرفی چندین صفحه مسئولیت تعبیر دارد !
روزی که داری به یک فاحشه احترام ملکه میزاری منتظر روزی هم باش که همین
فاحشه تو رو یک آدم بی سر و پا فرض خواهد کرد و خودش را ملکه !
خط خطی های یک Arash
ثانیه، دقیقه، ساعت، روز، هفته، ماه، سال !
زمان چه بی رحمانه سپری میشه !!
بیدارم، عمری است حتی بیدار خوابیدن پیشه ام شده است !
من هر شب تا صبح بیدارم و بی هیچ دلیلی ستاره ها رو به شماره می آورم ...
یکـ دو سهـ ... سال هاست ستاره های کوچک و بزرگ را می شمارم که شاید روزی
به ماه برسم، اما ماه مغرورتر از آن است که به شماره آید ...
هر شب تا سحر ستاره ها و پاکت سیگارم همدم من هستند تا خورشیدی از پشت
ساختمان های خوابیده شهرم زبانه زند و شروع شود ... شروع شود روزی بی جان و
سرشار از بی حسی ها و کرختی ها !
کرختی و بی حسی ناشی از بیخوابی های ممتد ...
خسته ام، خسته ی این شهر، خسته این آدم ها، خسته این روز ها، شب های مهتابی، کویر سوت و کور رو به تمام این شلوغی ها ترجیح میدهم ...
یک شب رها خواهم شد، رها خواهم شد از تمام بند های پوسیده ای که مرا به این زمین کثیف وصل کرده اند، من سرشار از حس پروازم هر شب ...
دنیای وارونه هم عالمی داره !
روزها ماه و ستاره
شب ها خورشید تابان
اشک ها از پی شادی
خنده ها بر دل غمگین
زندگی از پی مردن
مردن از بدو تولد
اینطوری میشد خیانت و بی وفایی رو هم از روی عشق فراوان دونست !
چقدر آمار عاشقها تو دنیای وارونه بالاست !